هفت نوع گرسنگی که نمی توانید کنترل کنید
گرسنگی انواع مختلفی دارد، آیا میدانستید که گرسنگی به عنوان میل شدید به خوردن تعریف میشود، که در تعیین وضعیت فعلی ذهنی افراد در هنگام احساس میل "ناگهانی" به خوردن نیز مفید است. تلاش هر بار برای غذا همیشه به این معنی نیست که فرد گرسنه است، زیرا گرسنگی اغلب تحت کنترل افکار، احساسات و احساسات ما است.
به گفته بولدسکی، هفت نوع مختلف گرسنگی وجود دارد که همگی با قسمتهای مختلف بدن مرتبط هستند: ذهن، قلب، چشمها، بینی، دهان، سلولها و معده. گفته می شود زمانی که یک فرد از انواع مختلف گرسنگی آگاه باشد، می تواند انتخاب سالم و آگاهانه ای داشته باشد که چه چیزی و چه زمانی بخورد.
وب سایت Seven Hungers موارد زیر را فهرست می کند:
1. ذهن را گرسنه کنید
گرسنگی ذهنی با افکار ما مرتبط است و اغلب به شکل "باید یا نه" ظاهر می شود. خلق و خوی ما و افکار ما اغلب با چیزهایی مانند "امروز یک روز جشن است، من باید شیرینی بخورم" یا "من خیلی ناراحت هستم، می خواهم بستنی بخورم تا خلق و خوی خود را بهبود بخشم" کنترل می شود. همچنین شامل افکاری مانند "من باید کربوهیدرات ها را کم کنم"، "من باید پروتئین بیشتری بخورم" و "من باید آب بیشتری بنوشم."
نکته منفی گرسنگی این است که افکار تغییر می کنند و ترجیحات غذایی نیز تغییر می کنند. ذهن ما اغلب تحت تأثیر برخی توصیه های تغذیه ای، توصیه های متخصص یا برخی توصیه های رژیم غذایی تغییر می کند. بنابراین ذهن ما به دلیل نوسانات افکار ناراضی می شود و در نتیجه نیازهای غذایی واقعی بدن بیشتر می شود.
برای غلبه بر این عارضه، متخصصان توصیه می کنند که قبل از غذا خوردن سؤالاتی از جمله "آیا به دلیل گرسنگی غذا می خورید؟" بپرسید. و "آیا به این دلیل غذا می خورید که یکی از دوستان متخصص تغذیه به شما پیشنهاد داده با هم غذا بخورید؟" و "آیا آنچه می خورید شما را تغذیه می کند؟" و "آیا غذا برای رفع اشتهای من کافی است؟" این سوالات تمرینی برای ذهن آگاهی هستند زیرا به خواندن افکار واقعی ذهن کمک می کنند.
2. گرسنگی قلب
از خوردن احساسی اغلب به عنوان نتیجه گرسنگی قلب یاد می شود. می تواند یک وضعیت مثبت یا منفی باشد. بیشتر اوقات، یک فرد در پاسخ به احساسات منفی غذا می خورد و معتقد است که این غذا به پر کردن فضای خالی در قلب او کمک می کند یا به او کمک می کند تا از آن احساسات دردناک در لحظه حال دوری کند.
مثال دیگر خوردن زمانی است که شخصی می خواهد خاطرات یک تجربه عاطفی گرم یا خاطره ای که بین او و شخص خاصی به اشتراک گذاشته شده است را بازیابی کند. به عنوان مثال، برخی ممکن است اغلب هوس غذایی کنند که مادربزرگ یا مادرشان درست کرده است، فقط برای اینکه احساس شادی یا نوستالژی نسبت به دوران کودکی خود کنند.
در مورد گرسنگی عاطفی، باید به روشی سالم با آن برخورد کرد، نه اینکه هر بار که فرد احساس شادی، غمگینی یا دلتنگی می کند، به سراغ غذاها رفت. درگیر شدن در فعالیتهای فیزیکی یا خلاقانه یا یافتن راههای دیگر، مانند برقراری ارتباط با دیگران، ممکن است راهحلی برای اجتناب از این وضعیت باشد.
3. گرسنگی چشم
گرسنگی چشم زمانی به وجود می آید که غذای خوشمزه یا وسوسه انگیزی را می بینیم. به زبان ساده، این بدان معناست که پس از تماشای غذا نمی توانید در مقابل خوردن آن مقاومت کنید. این استراتژی اغلب توسط رستورانها یا سوپرمارکتهای مواد غذایی انجام میشود تا مردم بخشی از غذایی را که سرو میکنند بخورند.
وقتی به برخی از غذاهای وسوسه انگیز نگاه می کنیم، چشمان ما ابتدا ذهن را متقاعد می کند و سپس دستور می دهد که سیگنال را به معده و بدن منتقل کند تا احساس سیری را دور بزند. بنابراین، ما مقدار بیشتری غذا می خوریم فقط برای رفع گرسنگی چشممان.
اما کارشناسان می گویند که تلاش برای مشغول شدن به دیدن نقاشی ها یا تزئینات زیبا ممکن است تأثیر وسوسه غذاهای زیبا را کاهش دهد.
4. گرسنگی بینی
بینی به بوییدن کمک می کند، بنابراین وقتی ناگهان بوی غذا را استشمام می کنید و میل به خوردن این نوع غذا را احساس می کنید، به این معنی است که بینی شما گرسنه است. بوییدن غذای مورد علاقه، قهوه دم کرده، کره ذوب شده یا نان باعث می شود که شخص صرف نظر از اینکه واقعا گرسنه باشد یا نه، غذا بخورد.
گرسنگی بینی و دهان معمولاً با هم همپوشانی دارند، زیرا زمانی که فردی به دلیل سرماخوردگی یا سایر مشکلات دچار گرفتگی بینی می شود، در حین غذا خوردن نیز دچار ناتوانی در چشایی می شود.
راه ایده آل برای مقابله با این مشکل این است که بشقاب غذا را قبل از شروع به غذا خوردن نزدیک بینی خود بکشید و به آرامی هر یک از مواد را بو کنید. و بعد از شروع غذا خوردن و با هر لقمه ای که قورت می دهید، به بوی آن توجه کنید. این روش ممکن است به خوردن غذای کمتر کمک کند زیرا گرسنگی بینی برطرف می شود.
5. گرسنگی دهان
گرسنگی دهانی به عنوان احساس یا میل به چشیدن طعمها یا بافتهای مختلف غذاها تعریف میشود. نمونه ای از این وضعیت زمانی است که فرد به طور ناگهانی و بدون دلیل احساس می کند که می خواهد یک نوشابه را بچشد، غذای ترد بخورد یا فقط یک غذا یا نوشیدنی یا دسر گرم را بچشد.
همانند گرسنگی عاطفی، رفع گرسنگی دهان نیز دشوار است. کارشناسان بر این باورند که شرکتهای تولید کننده تنقلات و نوشیدنیها از این استراتژی هنگام تهیه غذاهای ترد، کره یا غذاهای طعمدار برای مایع کردن بزاق و تحریک گرسنگی دهان استفاده میکنند تا مردم بیشتر غذا بخورند.
کارشناسان توصیه می کنند که وقتی فردی در دهان احساس گرسنگی می کند یا وقتی متوجه می شود که تمایل به جویدن بافت یا طعم دارد، باید به این فکر کند که آیا غذا سالم است یا نه و آیا برای رفع گرسنگی غذا می خورد یا فقط. خوردن غذا برای احساس طعم متفاوت متخصصان پیشنهاد میکنند که اگر فردی به طور مکرر در دهان احساس گرسنگی میکند، باید غذاهای پروتئینی و غلات سبوسدار بیشتری مصرف کند، زیرا آنها را برای مدت طولانیتری سیر نگه میدارد و از ولع غیر ضروری او جلوگیری میکند.
6. گرسنگی سلولی
گرسنگی سلولی منعکس کننده چیزی است که بدن ما (نه مغز ما) در سطح سلولی به آن نیاز دارد. گاهی اوقات، زمانی که شما یک ماده مغذی خاص را نمی خورید، بدن شما به غذای غنی از آن ماده مغذی خاص تمایل پیدا می کند.
به عنوان مثال، گوشت و ماهی منبع خوبی از ویتامین 12B هستند. و هنگامی که برای مدت طولانی تری از محصولات گوشتی خودداری می کنید، هوس آنها را می کنید و مهم نیست که چقدر غذای دیگر می خورید، همیشه سیر نشده و گرسنه خواهید ماند. همین امر در مورد سایر غذاها مانند آب، نمک، شکر، مرکبات یا سبزی های برگ دار نیز صدق می کند.
کارشناسان در مورد گرسنگی سلولی توصیه می کنند که باید به بدن خود گوش دهید و سعی کنید بفهمید که چه غذایی میل می کند و چرا. شما باید عادات غذایی خود را به دقت بررسی کنید و سعی کنید بفهمید که آیا رژیم غذایی شما سرشار از تمام مواد مغذی است یا خیر. کارشناسان همچنین نوشیدن آب بیشتر را توصیه می کنند زیرا تشنگی سلولی گاهی اوقات به اشتباه به عنوان گرسنگی سلولی تعبیر می شود.
7. گرسنگی معده
این نوع به عنوان گرسنگی بیولوژیکی شناخته می شود. وقتی در معده احساس گرسنگی میکنیم، در معده احساس میکنیم مانند صدای غرغر کردن. متخصصان میگویند معده نمیگوید چه زمانی فرد گرسنه است، بلکه فقط برنامه غذایی منظم ما را یادآوری میکند.
اگر فردی عادت داشته باشد که سه بار در روز غذا بخورد، معده به او یادآوری می کند که هر روز در ساعت معمول این کار را انجام دهد. گرسنگی معده یک چیز منفی است زیرا باعث می شود که انسان زمان زیادی را صرف غذا خوردن صرف کند، نه به خاطر گرسنه بودنش.
متخصصان پیشنهاد میکنند که فرد سعی میکند با غذا خوردن آهسته و در وعدههای کوچک بر گرسنگی معده غلبه کند و فقط معده خود را از خوردن چیزی ارضا کند. اما اگر فرد قبلاً گرسنه است، نباید از علائم معده اجتناب کرد.
نکات عمومی
شاید مقاومت در برابر گرسنگی از حواس هفت گانه ذکر شده دشوار باشد، اما غیرممکن نیست. با توجه به برنامه زندگی پرمشغله، گنجاندن عادات غذایی آگاهانه در سبک زندگی ما می تواند زمان زیادی طول بکشد، اما با تعهد و تمرین منظم ذهن آگاهی و تمرکز، فرد قادر خواهد بود هرگونه احساس غیر ضروری گرسنگی را کنترل کند و در دراز مدت از مزایای آن بهره مند شود.