زن گاهی اوقات به شوهرش شک می کند، اما مرد به درجه ای از حماقت و حیله گری می رسد که همسرش را قادر می سازد به آسان ترین شکل متوجه خیانت خود به او شود.
این چیزی است که در مورد آن خنده دار است
بامزه.. با هم دنبال میکنیم که هرکدوم خیانت شوهرش رو به شکلی متفاوت فاش کردند.
اما میگوید که داشتم صفحات فیسبوک را ورق میزدم و میخواستم دکمه لایک را روی عکس تازه عروسها بزنم تا به من نشان دهد که داماد شوهر من است و عروس جدید عروس او، اگرچه عکس واضح نبود، اما من او را از روی خال مادرزادی روی دست چپش شناخت.
در مورد نازلی می گوید یک ماه مرا ترک کرد و بعد مثل یک دیوانه برگشت و صدها بار در روز زنگ زد و پیام های زیادی فرستاد. یکی از این پیام ها شامل دوستت دارم و نمی توانم فراموشت کنم جزئیات جذاب صورت شما و کک و مک های روی گونه های گلگون شما چیز عجیب این است که من هیچ کک و مکی ندارم و گونه های گلگون نیستم.
مرادا می گوید سگش از زمانی که نامزدش را ملاقات کرده تحمل نکرده است، هر بار که به خانه آنها سر می زد دیوانه می شد، یک بار با سگش چوشو در گردش صبحگاهی بود و اگر چوشو او را بگیرد و در آن زوزه بکشد. وسط راه به یک کافه برای پیدا کردن نامزدش که دست دختر دیگری را گرفته، می گوید از آن روز که پشت سگم راه می روم چه می خواهد.
در مورد عفاف، او در روز ولنتاین در یک سورپرایز بزرگ برای همسرش شرکت کرد تا او را با خاموش کردن تلفن و جواب ندادن او غافلگیر کند. من نمی دانستم که او در کافه ها با فاحشه ها بود و در این روز ولنتاین او را با اوراق طلاق غافلگیر کردم.
حمیده همسری آرام است و تا حد زیادی به شوهرش اعتماد دارد.حمیده میگوید من نمیدانستم شوهرم به من خیانت میکند تا اینکه در تلفنش دنبال او گشتم تا تعداد زیادی نامههای عاشقانه و تاریخ تایید شده را پیدا کنم.
فاتن می گوید خنده دار است که برای شما یک پیشخدمت در هتل بفرستیم، از شما متشکرم که یکی از مشتریان وفادار ما هستید در پاکت نامه ای که به نام همسرتان چسبانده شده است و نمی دانید این هتل در کجا واقع شده است، این اتفاقی افتاد من و فکر می کنم پیشخدمت می دانست که شوهرم به همسرش خیانت می کند و او می خواست کار خیر کند و از آن روز شوهرم بین هتل ها و خانه خانواده اش پراکنده شد و من از او طلاق خواستم در حالی که من منتظر حکم دادگاه بود