داستان های من
- زندگی من
درهای بسته
در واقع هیچ درهای بسته ای وجود ندارد، فرصت هایی وجود دارد که مال ما نیست و تمام شده است و این بدان معنا نیست که فرصت ها یک بار هم نمی آیند...
ادامه مطلب » - زندگی من
ناامیدی اول
شاید اولین ناامیدی روزی بود که پدرم به من قول داد بروم مداد رنگی بخرم، بعد مشغول شد و ما نرفتیم، من خیلی جوان بودم...
ادامه مطلب »